برودریلغتنامه دهخدابرودری . [ بْرُ / ب ُ رُ دِ / دْ ] (فرانسوی ، اِ) ترسیمات برجسته بر روی پارچه بوسیله ٔ سوزن یا ماشین ایجاد کردن . گلدوزی . قلاب دوزی . (فرهنگ فارسی معین ).
سوزندوزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی وزی، گلدوزی، برودری دوزی، پولکدوزی، قیطان دوزی، مرواریددوزی، مغزیدوزی، مفتولدوزی، ملیلهدوزی، آینهدوزی، ابریشمکاری، اپلیکهدوزی، خیاطی خیاط
برودریلغتنامه دهخدابرودری . [ بْرُ / ب ُ رُ دِ / دْ ] (فرانسوی ، اِ) ترسیمات برجسته بر روی پارچه بوسیله ٔ سوزن یا ماشین ایجاد کردن . گلدوزی . قلاب دوزی . (فرهنگ فارسی معین ).
برودریلغتنامه دهخدابرودری . [ بْرُ / ب ُ رُ دِ / دْ ] (فرانسوی ، اِ) ترسیمات برجسته بر روی پارچه بوسیله ٔ سوزن یا ماشین ایجاد کردن . گلدوزی . قلاب دوزی . (فرهنگ فارسی معین ).