لغتنامه دهخدا
کبروی . [ ک َ ] (اِخ ) نام دهقانی معاصر با بهرام گور وی بهرام را از ده میوه و گل به ارمغان آورد، آنگاه در بارگاه شاه به یاد شاه بهرام جام می برگرفت و درکشید و چون مست گشت از میان گروه به هامون تاخت و بر دامن کوهی در سایه ٔ داری بخفت . کلاغی سیاه از کوه درآمد و چشم او بکند چون