تجلیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجلال، احترام، بزرگداشت، تبجیل، تعظیم، تکریم ۲. بزرگداشتن ≠ تحقیر، خوارداشت
respectدیکشنری انگلیسی به فارسیتوجه، احترام، رابطه، نسبت، حرمت، حیث، عزت، رجوع، تکریم، بزرگداشت، حیثیت، احترام گذاشتن به، محترم داشتن، بزرگداشتن
احترامدیکشنری عربی به فارسیقدر , اعتبار , اقدام , رعايت ارزش , نظر , شهرت , ارجمندشمردن , لا يق دانستن , محترم شمردم , رابطه , نسبت , رجوع , مراجعه , احترام , ملا حظه , احترام گذاشتن به , محترم داشتن , بزرگداشت , بزرگداشتن