لغتنامه دهخدا
بزیست . [ ب ِ ] (اِخ ) نام منجمی بود پسر پرویزنام تبرستانی . وی بعد از مهارت در این علم بمأمون خلیفه رسیدو منجم مخصوص گردید. مأمون نام او را از پارسی به عربی ترجمه کرد. چون زیستن بمعنی حیات است او را یحیی خواند و چون پیروز بمعنی مظفر و منصور است او به یحیی بن منصور موسوم گر