25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بسارده
بسارده
husbanded
husbanding
شخم
کشت
بیشتر بدانید
ناچاویده
محوکردن
ذیعوعت
پست (خودمانی)
unconcealable
بالاآمدگی لجن
بسارنده
besārande
معنی
کسی که زمین را شخم بزند و آمادۀ کاشتن کند.
جستوجوی دقیق
بسارنده
فرهنگ فارسی عمید
کسی که زمین را شخم بزند و آمادۀ کاشتن کند.