بشوذقیلغتنامه دهخدابشوذقی . [ ب ُ ذَ ] (اِخ ) سلمةبن بشار بشوذقی . برادر قاضی محمدبن بشار از عالمان بود. (از معجم البلدان ).
بشواذقلغتنامه دهخدابشواذق . [ ب ُ ذَ ] (اِخ ) قریه ای است بالای مرو در پنج فرسنگی آن که جماعتی از علماء از آنجا برخاسته اند و نسبت بدان بشوذقی است . (از معجم البلدان ) (از مرآت البلدان ).
بشواذقلغتنامه دهخدابشواذق . [ ب ُ ذَ ] (اِخ ) قریه ای است بالای مرو در پنج فرسنگی آن که جماعتی از علماء از آنجا برخاسته اند و نسبت بدان بشوذقی است . (از معجم البلدان ) (از مرآت البلدان ).