لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن غسان ، مکنی به ابوعبس الدارمی . وی از پدرش حدیث میکند. ابن عدی می گوید: او را دو حدیث باطل است و حال آنکه پدرش غسان بن مالک مرد معروفی است . بصریون را عقیدت است که او سارق حدیث ابی خلیفه میباشد، ولی در اینکه او به ملاقات مشایخی که از آنها حدیث کرده رس