بتانیلغتنامه دهخدابتانی . [ ب َت ْ تا ] (ص نسبی ) منسوب به بتان از قراء حران است . (از معجم البلدان ).
بتانیلغتنامه دهخدابتانی . [ ب َت ْ تا] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن سنان بن جابر بتانی صاحب زیج صبائی که در ستاره شناسی دستی داشت و از سال 264 تاسال 306 هَ . ق . به رصد مشغول بود و ستارگان ثابته را در زیج خود ثبت کرد. او بسال <span
بتانیلغتنامه دهخدابتانی . [ ب ُ ] (اِخ ) ابوالفضل بتانی ، فقیه و زاهد از اهل بتان طریثیت (ترشیز). (از معجم البلدان ).
بتانیلغتنامه دهخدابتانی . [ ب ُ ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بتانی از خاندان یحیی بن اکثم و از روات حدیث بود. (از معجم البلدان ).
بتانیلغتنامه دهخدابتانی . [ ب ُ ] (ص نسبی ) منسوب به بتان از قراء نیشابور و از مضافات ترشیز است . (از معجم البلدان ).
بطاینلغتنامه دهخدابطاین . [ ب َ ی ِ ] (ص نسبی ) این کلمه در انساب سمعانی آمده و بطائنی یا بطاینی بدان نسبت داده شده است اما در متونی که در دسترس ما هست کلمه ٔ بطائن یا بطاین بدست نیامد. و ظاهراً بطائنی منسوب به بطان است و رجوع به بطان شود.