بلصوةلغتنامه دهخدابلصوة. [ ب َل َ ص ُوْ وَ ] (ع اِ) بلص و بلصی و بلصوص ، که طائریست . (منتهی الارب ). رجوع به بلص و بلصوص و بلصی شود.
بلصولغتنامه دهخدابلصو. [ ب َ ل َ ص ُوو ] (ع اِ) بلص و بلصی ، که طائری است . (از منتهی الارب ). رجوع به بلص و بلصوص شود.
بلسةلغتنامه دهخدابلسة. [ ب َ ل َ س َ ] (ع اِ) واحد بُلُس . یک دانه بلس . (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به بُلُس شود.
بلصیلغتنامه دهخدابلصی . [ ب ِ ل ِص ْ صا] (ع اِ) طائری است مانند صرد. بلص یا بلصو یا بلصوة، یکی . (منتهی الارب ). و رجوع به بلص و بلصوص شود.