بلطانلغتنامه دهخدابلطان . [ ب َ ] (اِ) گیاهی است که به عربی بقله ٔ یمانیه گویند. و به هندی چولانی نامند. (از آنندراج ). بلطاون . و رجوع به بلطاون شود.
بالاتنلغتنامه دهخدابالاتن . [ ت ُ ] (اِخ ) نام دریاچه ٔبزرگی است در مجارستان که 75 هزارگز طول و 8 هزارگزعرض دارد و بوسیله ٔ رود سیو و چند مرداب به دانوب متصل میشود. این دریاچه به آلمانی «پلاتن سی » خوانده میشود. رجوع به قاموس ا
بلطاونلغتنامه دهخدابلطاون . [ ب َ وَ ] (اِ) به لغت یونانی بقله ٔ یمانیه است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از فهرست مخزن الادویة). چولانی کاساک ، و آن دو قسم می باشد یکی سرخ و دیگری سبز. (الفاظ الادویة). بلطان . و رجوع به بلطان شود.