بلوشلغتنامه دهخدابلوش . [ ب ُ] (اِ) نامی است که در تنکابن و کجور و گیلان به تمشک دهند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک شود.
بلوزلغتنامه دهخدابلوز. [ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) جامه ٔ نیم تنه ٔ کرکی یا پشمی یا کاموایی و نخی زنانه یا مردانه . (فرهنگ فارسی معین ).
بلوشهلغتنامه دهخدابلوشه . [ بْل ُ / ب ِ ل ُ ش ِ ] (اِخ ) گابریل ژوزف ادگار (1870 - 1937 م .)، مستشرق فرانسوی . وی زبانهای عربی و فارسی را در مدرسه ٔ السنه ٔ شرقی پاریس فراگرفت ، و از کتابداران
بلوشهلغتنامه دهخدابلوشه . [ بْل ُ / ب ِ ل ُ ش ِ ] (اِخ ) گابریل ژوزف ادگار (1870 - 1937 م .)، مستشرق فرانسوی . وی زبانهای عربی و فارسی را در مدرسه ٔ السنه ٔ شرقی پاریس فراگرفت ، و از کتابداران