خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلیت اتوبوس و غیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کلان خودرو
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) هر خودروی بزرگ به معنی عام (کلان-مسافر-خودرو، کلان-بار-خودرو، و...)؛ اتوبوس به معنی خاص.
-
بمبو
واژهنامه آزاد
بَمبو /bambo/ تلمبه، تلمه دستی که با آن نفت و غیره بکشند.
-
تهرنگ
واژهنامه آزاد
در نقاشی دیوار و غیره، رنگ اولیه که در زیر کار می زنند.
-
اسپار
واژهنامه آزاد
إسپار:الف با کسره ،سین ساکن ، (Spar) معنی:نوعی از لبنیات =ماست چکیده مخلوط با داروهای گیاهی و محلی مانند زیره ؛بادیون؛ گلپر و غیره.
-
lexis
واژهنامه آزاد
واژگان. تمام واژه های یک زبان یا یک رشتۀ علمی و غیره. هم معنی با terminology و specialized vocabulary در انگلیسی.
-
انعزال
واژهنامه آزاد
زوال خود به خود صفت نمایندگی در امور عمومی (مانند وزارت) یا خصوصی مانند قیمومت و وکالت و غیره.
-
کارتن خواب
واژهنامه آزاد
بی خانمان؛ کسی که خانه و سرپناهی برای ماندن ندارد و مجبور است در فضای باز بخوابد، مثلاً در خیابان ها، درگاه ها، پارک ها، ایستگاه های مسقف اتوبوس، و هر مکانی که برای اقامت طراحی نشده است.
-
لافند
واژهنامه آزاد
لافند. [ ف َ ] (اِ) ریسمان (اعم از پنبه و غیره ). در گیلان لافند بازی از سنن قدیمی است
-
ترغاز
واژهنامه آزاد
با ضم ت تکه چوبی که به طرف درختان پرتاب میکنند برای ریختن گردو بادام و غیره
-
استآنی
واژهنامه آزاد
استانی ، از ریشه فعل است، به معنای واقع گرا، بجای کلمه مستند، برای فیلم مستند و غیره
-
سیویل
واژهنامه آزاد
سیویل civil به معنی مهندسی عمران میباشد اسناد سیویل یعنی کارهای مربوط به طراحی هندسی راه، طراحی معابر و محوطه سازی و غیره مربوط به اجرای عملیات عمرانی یک طرح یا پروژه است .
-
مهرمزین
واژهنامه آزاد
آرایش کننده خورشیدو (جواهر یا مهری که روی آن حکاکی شده است) جواهر مزین گلیپتوگراف (طرح حکاکی شده بر روی سنگ جواهر یا مهر و غیره) مهر مزین glyptograph
-
چرچر
واژهنامه آزاد
چُرچُر= ریزش اندک آب. همچنین چُر:اَ لوله یِه چُری اُ میا» از لوله آب بسیار کمی می آید. کلمات هم خانواده:چُرَّه= سرازیر شدن مایعات و غیره را گویند. «دماغش چُرَّه بْ کُنَه» آب بینی اش سرازیر شده است. چُرچُرو= آنچه که آب از آن چکه می کند یا راه افتاده ا...
-
فرتاک
واژهنامه آزاد
آینده. فر. [ ف َ / ف ِ ] (پیشوند) پیشوند است بمعنی پیش ، جلو، بسوی جلو، و غیره ، چنانکه در کلمات فرخجسته ، فرسوده ، فرمان . در پارسی باستان و اوستا:فْرَ ۞ ، ارمنی:هْرَ ۞ ، هندی باستان:پْرَ ۞ . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). تاک . [ ک َ ] (ع اسم اشاره )...
-
گیریه
واژهنامه آزاد
(تالشی) گیریه (giryia) ییلاق؛ از دو بخش (گی+ ریه) تشکیل شده است. قسمت اول آن، واژۀ «گی» همان «گا» در تالشی است که در پارسی باستان، با تلفظ «گئو» به معنی گاو بوده است، اما در تاتی اصطلاحاً به کلیۀ حیوانات اهلی یک روستا و حوالی آن، شامل گاو و گوسفند و ...