schoolدیکشنری انگلیسی به فارسیمدرسه، مکتب، دبستان، دبیرستان، گروه، تحصیل در مدرسه، اموزشگاه، دسته، تدریس در مدرسه، مکتب علمی یا فلسفی، جماعت همفکر، دسته ماهی، گروه پرندگان، درس دادن، تربیت کردن، بمدرسه فرستادن
مدرسةدیکشنری عربی به فارسیمدرسه , اموزشگاه , مکتب , دبستان , دبيرستان , تحصيل در مدرسه , تدريس درمدرسه , مکتب علمي يا فلسفي , دسته , جماعت همفکر , جماعت , گروه , دسته ماهي , گروه پرندگان , تربيب کردن , بمدرسه فرستادن , درس دادن
schoolsدیکشنری انگلیسی به فارسیمدارس، مدرسه، مکتب، دبستان، دبیرستان، گروه، تحصیل در مدرسه، اموزشگاه، دسته، تدریس در مدرسه، مکتب علمی یا فلسفی، جماعت همفکر، دسته ماهی، گروه پرندگان، درس دادن، تربیت کردن، بمدرسه فرستادن