لغتنامه دهخدا
انبثاق . [ اِم ْب ِ ] (ع مص ) ریهیده شدن بندآب . (مصادر زوزنی ). رهیده شدن بندآب . (از تاج المصادر بیهقی ). دریدن بندآب . (ناظم الاطباء). انبثق ؛ درید بندآب . (منتهی الارب ). انفجار. (یادداشت مؤلف ). || برآمدن و روان شدن آب . (ناظم الاطباء): انبثق الماء؛ برآمد و روان شد آب ،