بندهشنفرهنگ فارسی معین(بُ دَ هِ شْ)1 - اصل آفرینش ، آفرینش نخستین . 2 - نام یکی از کتاب های دینی زرتشتی که حاوی اساطیرِ مربوط به خلقت جهان می باشد. از این کتاب دو نسخه موجود است . یکی بندهشن هندی و یکی بندهشن ایرانی .
فرددفشلغتنامه دهخدافرددفش . [ ف َ دَ ؟ ] (اِخ ) نام یکی از هفت کشور یاهفت اقلیم در زمان ساسانیان . (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف معین ص 450 از بندهشن ).
رشنلغتنامه دهخدارشن . [ رُ ] (اِخ ) نام کوهی بوده در کابلستان . معین گوید: مطابق مندرجات بندهشن هندی ، آذفرنبغ یا آتش روحانیان ، در کوه رشن در کابلستان بوده است . (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 221).
مشیافرهنگ نامها(تلفظ: mašiyā) مشیا (در اوستا) به معنی فناپذیر ، درگذشتنی ، مردم و انسان آمده ؛ (در بندهشن پهلوی) 'مشیا' به منزلهی 'آدم' و مشیوئی به منزلهی ' حوا ' در نزد اقوام سامی است ؛ و مشیوئی را ' مشیانه' هم گویند .
کرپلغتنامه دهخداکرپ . [ ک َ رَ ] (اِخ ) نام خاندانی تورانی است . بنابه روایت بُندهشن بِرات رِش قاتل زرتشت جزء پنج برادری است که از خاندان کرپ هستند. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 79). رجوع به مزدیسنا شود.
رجلغتنامه دهخدارج . [ رَ ] (اِخ ) دوازدهمین جد زرتشت که در تاریخ طبری بدین صورت و در مروج الذهب بصورت «ارج » و «آرج » و در بندهشن و دینکرد و زاداسپرم بصورت «راجان » و «آئیریک » آمده است . رجوع به جدول برابر ص 69 کتاب مزدیسنا شود.