۱بلند کردن ۲شالوده ریختن ۳کسی را به قصد تنبیه به زیردست ...
۱انداختن ۲قطع رابطه کردن ۳از کار انداختن
دست انداختن – مسخره کردن
۱آماده ساختن و تدارک،جهت سفر کسی ۲حرکت دادن
دندان انداختن سگ و صدای برخاسته از آن
کمند انداختن