خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهادرانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بهادرانه
/bahādorāne/
معنی
دلیرانه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جسورانه، دلاورانه، دلیرانه، شجاعانه، متهورانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهادرانه
لغتنامه دهخدا
بهادرانه . [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] (قید مرکب ) دلیرانه . (آنندراج ). متهورانه و دلیرانه . (ناظم الاطباء).
-
بهادرانه
واژگان مترادف و متضاد
جسورانه، دلاورانه، دلیرانه، شجاعانه، متهورانه
-
بهادرانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی. فارسی] bahādorāne دلیرانه.
-
جستوجو در متن
-
شجاعانه
واژگان مترادف و متضاد
بهادرانه، جسورانه، دلاورانه، دلیرانه، قهرمانانه، متهورانه
-
غازیانه
لغتنامه دهخدا
غازیانه . [ ن َ / ن ِ ](ص نسبی ، ق مرکب ) دلیرانه و بهادرانه . (آنندراج ).
-
یک اسبه
لغتنامه دهخدا
یک اسبه . [ ی َ / ی ِ اَ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی ) سوار تنها. (ناظم الاطباء). سوار تنها را هم می گویند. (برهان ). تک سوار. || شخصی را گویند که یک اسب داشته باشد. (برهان ). یک سواره : تو مردی یک اسبه نهفته نژادبه تو چون دهد چون بدیشان نداد. اسدی (گرشاسب ن...