لغتنامه دهخدا
بهاور. [ ب َ وَ ] (ص مرکب ) (از: بها + ور، اداة اتصاف ) بمعنی بهاگیر است که چیزی بسیارقیمت و پربها باشد. (برهان ). متاع قیمتی و گرانمایه . (آنندراج ). بهاگیر. پرقیمت . گرانبها : بهاور درّی از دستم برون بردبه نیرنگ و به افسون دهرغدار. <p cla