بهرهبردار شبکة مجازی سیارmobile virtual network operatorواژههای مصوب فرهنگستانشرکتی که قابلیتهای خدماتی را از فراهمسازان بزرگ خدمات بیسیم خریداری میکند و بهصورت محصول و بستههای خدماتی به کاربران منفرد میفروشد اختـ . باکاس MVNO
بهره بردارلغتنامه دهخدابهره بردار. [ ب َ رَ / رِ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه از حاصل و سود چیزی استفاده می کند. (فرهنگ فارسی معین ).
بازبینی بهرهبردارend-user review, reviewواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی موارد تحویلی برای سنجش درستی کارکرد آنها توسط متخصص موضوعی آشنا به محصول نرمافزاری
بازبینی بهرهبردارend-user review, reviewواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی موارد تحویلی برای سنجش درستی کارکرد آنها توسط متخصص موضوعی آشنا به محصول نرمافزاری