بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق
بوش سر کوچک دستهپیستونpiston pin bushing,small end bushing,connecting rod small end bushواژههای مصوب فرهنگستانبوشی که در محل اتصال سر کوچک دستهپیستون به انگشتی پیستون تعبیه میشود متـ . بوش سر کوچک شاتون، آستینۀ سر کوچک دستهپیستون، آستینۀ سر کوچک شاتون
آمار بوزـ اینشتینBose-Einstein statisticsواژههای مصوب فرهنگستانقانون حاکم بر سامانهای از ذرات که تابع موج آنها، درپی جابهجایی دو ذرۀ یکسان، بدون تغییر میماند
توزیع بوزـ اینشتینBose-Einstein distributionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که حاکی از تعداد ذرات در هریک از حالتهای انرژی مجاز در مجموعهای از بوزونهاست
بهوشفرهنگ فارسی عمید= ⟨ بهوش بودن⟨ بهوش بودن: [مجاز] هوشیار بودن: ◻︎ بهوش بودم از اول که دل به کس نسپارم / شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم (سعدی۲: ۵۰۵).
بهوشفرهنگ فارسی عمید= ⟨ بهوش بودن⟨ بهوش بودن: [مجاز] هوشیار بودن: ◻︎ بهوش بودم از اول که دل به کس نسپارم / شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم (سعدی۲: ۵۰۵).