بوحمیدلغتنامه دهخدابوحمید. [ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بنوحی بخش قصبه ٔ معمره است که در شهرستان آبادان واقع است . دارای 700 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
باهمتلغتنامه دهخداباهمت .[ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) که همت دارد. دارای همت بلند. جوانمرد. باسخاوت . (ناظم الاطباء) : مرد باهمت را فقر عذابی است الیم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389). رجوع به همت شود.
ابوحمیدلغتنامه دهخداابوحمید. [ اَ ح َ ] (اِخ ) قتادةبن فضیل و احمدبن سلیمان الرهاوی از او روایت کنند.
ابوحمیدلغتنامه دهخداابوحمید. [ اَ ح َ ] (اِخ ) مولی مسافع تابعی است . او از ابوهریره و ابن شهاب از او روایت کند.