بادروفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی خانۀ تابستانی که از هرطرف باد در آن درآید.۲. (اسم) دریچه؛ منفذ.۳. (اسم) گذرگاه باد؛ بادگیر؛ بادخن.
باذرولغتنامه دهخداباذرو. [ ذَ ] (اِ) همان بادرو باشد. باذروج . باذروق . (ربنجنی ). گیاهی از طایفه ٔ چتری و معطر که جعفری نیز گویند. (ناظم الاطباء).رجوع به بادروج و بادرو و شعوری ج 1 ورق 188 شود.