لغتنامه دهخدا
باری . [ ی ی ] (معرب ، اِ) بوریاء. بوری . باریاء. حصیر بافته . (آنندراج ). بوریا. (مهذب الاسماء). حصیر بافته و بوریاء. جوالیقی ، ذیل کلمه ٔ بوریاء بنقل از ابن قتیبه آرد: بوریاء فارسی و باری و بوری عربیست و محشی «المعرب » می نویسد: صاحب قاموس در ماده ٔ «ب ور» بر الفاظ مذکور کل