لغتنامه دهخدا
بشتنقان . [ ب ُت َ ] (اِخ ) بشتقان . بوشتحقان . از قرای نیشابور و یکی از گردشگاههای آن ، به یک فرسنگی شهر بود. وقعه ٔ یحیی بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب و عمروبن زراره والی نیشابور که از جانب نصربن سیار در این قریه روی داد و گمان می کنم ابونصر اسماعیل بن حماد جوهری