پتانسیل برانگیختۀ شنوایی تنۀ مغزbrainstem audiotory evoked potential, BAEPواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از پتانسیل برانگیختۀ شنوایی ثبتشده که از تنۀ مغز ناشی میشود
باب بابلغتنامه دهخداباب باب . (ق مرکب ) بخش بخش . قسمت قسمت . فصل فصل : طاهر باب باب بازمیراندو بازمی نمود تا هزارهزار درم بیرون آمد که ابوسعید را هست و شانزده هزارهزار درم است که بر وی حاصل است و هیچ جای پیدا نیست . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 125</s
باب باب کردنلغتنامه دهخداباب باب کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تبویب . (دهار). قسمت قسمت کردن . فصل فصل کردن .
مبوبلغتنامه دهخدامبوب . [ م ُب َوْ وَ ] (ع ص ) مُبَوَّبَة. باب کرده شده . (ناظم الاطباء). تبویب شده . باب باب شده . باب باب کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
نامبوبلغتنامه دهخدانامبوب . [ م ُ ب َوْ وَ ](ص مرکب ) نامرتب . باب باب نشده . کتاب یا رساله ای که فصول آن در هم آمیخته و نامرتب باشد. کتابی که مطالب مخصوص هر باب جداگانه و در باب خود نیامده باشد.