بَرسازهprosthesis 1واژههای مصوب فرهنگستانعضو مصنوعی یا افزارهای که جانشین عضو یا بخش ازدسترفتۀ بدن بیمار میشود متـ . اندام مصنوعی
برسازۀ مرکبhybrid prosthesis 1, high-water prosthesisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برسازۀ دندانی که از ترکیب یک شبکۀ فلزی و یک دندانوارۀ کامل ساخته میشود
برسازۀ موقتtemporary prosthesisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برسازۀ ثابت یا متحرک که برای مدتزمانی کوتاه نصب میشود
برسازۀ گسترشیexpansion prosthesisواژههای مصوب فرهنگستانبرسازهای فکی که تا نواحی نرمکامی و سختکامی گسترده میشود
بَرسازۀ دندانیdental prosthesis, prosthetic restorationواژههای مصوب فرهنگستانبَرسازهای که جانشین یک یا چند دندان و/ یا ساختارهای مجاور آن یا بخشی از یک دندان میشود
دندانپزشکی بَرسازههای ثابتfixed prosthodonticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از بَرسازهشناسی دندانی که اختصاصاً به دندانوارههای تکهای ثابت میپردازد
دندانپزشکی بَرسازههای متحرکremovable prosthodonticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از بَرسازهشناسی دندانی که اختصاصاً به دندانوارههای متحرک میپردازد
دندانوارۀ کامل بالاupper complete dentureواژههای مصوب فرهنگستانبَرسازهای که بهصورت کامل جانشین دندانهای فک بالا میشود
برسازۀ پیرادندانیperiodontal prosthesisواژههای مصوب فرهنگستانبرسازهای که از آن در درمان بیمارهای بافت پیرادندانی استفاده میشود
برسازۀ جمجمهcranial prosthesisواژههای مصوب فرهنگستانبرسازهای که از آن برای ترمیم بخش ازبینرفتۀ جمجمه استفاده میشود