بنداریهلغتنامه دهخدابنداریه . [ ب َ ی َ ] (اِ) کارخانه ٔ ماهوت بافی ، پرده بافی و پارچه های بزرگ و پرده های بزرگ . (از دزی ج 1 ص 117).
بَندارهsphincterواژههای مصوب فرهنگستانماهیچۀ حلقویشکل گرداگرد یک دهانه که با انقباض خود سبب بسته یا تنگ شدن آن میشود