تنوارۀ بینگهام/ تنوارۀ بینگامBingham body, Bingham modelواژههای مصوب فرهنگستانتنوارهای که فقط پس از تنش برشی معینی شارش میکند
گرانرَوی بینگهام/ گرانرَوی بینگامplastic viscosityواژههای مصوب فرهنگستاندر تنوارۀ بینگهام، اختلاف تنش برشی با تنش تسلیم بر آهنگ برش
بینگملغتنامه دهخدابینگم . [ گ ِ ] (اِخ ) هایرم . (1789 - 1869 م .) مبلغ آمریکائی . وی بجزائر هاوائی رفت (1819 م .). با همکارانش طرح الفبائی برای زبان هاوائیائی ریخت و انجیل را به این زبان ترجم
شواشلغتنامه دهخداشواش . [ ش َ ] (ع اِمص ) اختلاف . یقال : بینهم شواش ؛ ای اختلاف . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
خمجلیلةلغتنامه دهخداخمجلیلة. [ خ َ ج َ ل َ ] (ع اِمص ) آمیختگی . بهم خوردگی . خمجریرة. (از منتهی الارب ): بینهم خمجلیلة.
مجاولاتلغتنامه دهخدامجاولات . [ م ُ وَ ] (ع اِ) گردش در جنگ و در کشتی . گویند کانت بینهم مجاولات . (ناظم الاطباء). و رجوع به مجاولة شود.
اسبوبةلغتنامه دهخدااسبوبة. [ اُ بو ب َ ] (ع اِ) دشنام معتاد: بینهم اسبوبة یتسابون بها. (منتهی الارب ).