قضیۀ رستۀ بئرBaire category theoremواژههای مصوب فرهنگستانقضیهای که بر طبق آن هر فضای سنجهای کامل یک مجموعۀ رستهدوم است
بارگُنجـ دوبهبَرcontainer barge carrierواژههای مصوب فرهنگستانکشتیای که برای حمل همزمان دوبه و بارگُنج طراحی و ساخته شده است
بری بریفرهنگ فارسی عمیدبیماریای که بر اثر کمبود ویتامین B در بدن بروز میکند و عوارض آن عبارت است از اختلالات قلبی، التهاب اعصاب، و لاغری.
بُریدهدانclipboardواژههای مصوب فرهنگستانپرونده یا بخشی از حافظه که دادهها، پیش از آنکه در محلی دیگر رونوشت شوند، موقتاً در آنجا ذخیره میشوند
بُریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دادن، چاک دادن، پاره کردن▼، اره کشیدن، اره کردن، مجروح کردن، شکافتن، سوراخ کردن، گسلیدن، فاصله دادن تراشیدن، تراش دادن، سطح را برداشتن کندهکاری کردن، شیارکشیدن، دندانهدارکردن ختنه کردن
بُریدگویش خلخالاَسکِستانی: dabəriš دِروی: da.bər.iš شالی: dabərriš کَجَلی: bö.börd.eš کَرنَقی: bəbəriše کَرینی: bəbərrišə کُلوری: dabəriš گیلَوانی: dabərəsəš لِردی: bəbərrišə
بریلغتنامه دهخدابری . [ ب ُ ] (حامص ) (از: بر، ریشه ٔ بریدن + ی حاصل مصدری ) پسوند کلمات قرار گیرد: بله بری . چله بری . راه بری . رشته بری . سنگ بری . شیشه بری . کاربری . گچ بری .
بریلغتنامه دهخدابری . [ ب َ ری ی ] (ع ص ) به معنی بری ٔ است . (از اقرب الموارد). بی عیب . (دهار). و رجوع به بری ٔ و بَری شود.
بُریدهدانclipboardواژههای مصوب فرهنگستانپرونده یا بخشی از حافظه که دادهها، پیش از آنکه در محلی دیگر رونوشت شوند، موقتاً در آنجا ذخیره میشوند
بُریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دادن، چاک دادن، پاره کردن▼، اره کشیدن، اره کردن، مجروح کردن، شکافتن، سوراخ کردن، گسلیدن، فاصله دادن تراشیدن، تراش دادن، سطح را برداشتن کندهکاری کردن، شیارکشیدن، دندانهدارکردن ختنه کردن
بُریدگویش خلخالاَسکِستانی: dabəriš دِروی: da.bər.iš شالی: dabərriš کَجَلی: bö.börd.eš کَرنَقی: bəbəriše کَرینی: bəbərrišə کُلوری: dabəriš گیلَوانی: dabərəsəš لِردی: bəbərrišə
بنبُریundercutواژههای مصوب فرهنگستانایجاد برش گوِهای در بُن درخت برای هدایت جهت افتادن درخت و جلوگیری از شکستن تنۀ آن
بوتهبُریslashing 1, brushing 1, scrub cutting, brush clearing, brush cutting, scrub clearance, shrub clearingواژههای مصوب فرهنگستانکوتاهسازی گیاهان رقیب و نیمهچوبی در جنگلکاری
بهبُریhigh gradingواژههای مصوب فرهنگستانبریدن درختان دارای بیشترین ارزش تجاری که باعث میشود تودۀ برجایمانده هم ازلحاظ ژنشناختی و هم ازنظر تنوع گونهای تضعیف شود