بااحتیاطفرهنگ مترادف و متضاد۱. احتیاطکار، محتاط، دوراندیش، ملاحظهکار ≠ بیاحتیاط، بیپروا، نامحتاط ۲. محتاطانه، دوراندیشانه، مصلحتاندیشانه
بعثتلغتنامه دهخدابعثت . [ ب ِ ث َ ] (ع اِمص ) بعثة. رسالت . فرستادگی و ارسال . (ناظم الاطباء). بعث . (فرهنگ نظام ).- بعث کردن ؛ برانگیختن . واداشتن : و تن خویش را بعث کن بفرهنگ و هنر آموختن . (ص 35 منتخب قا
بااحتیاطفرهنگ مترادف و متضاد۱. احتیاطکار، محتاط، دوراندیش، ملاحظهکار ≠ بیاحتیاط، بیپروا، نامحتاط ۲. محتاطانه، دوراندیشانه، مصلحتاندیشانه
بیکلهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپروا، بیملاحظه، بیاحتیاط ≠ ملاحظهکار، محتاط ۲. سبک عقل، بیعقل، سبکمغز، دیوانه
حازمفرهنگ مترادف و متضاد۱. بااحتیاط، دوراندیش، باحزم، ملاحظهکار، عاقبتاندیش، محتاط ≠ بیاحتیاط، بیپروا، بیملاحظه ۲. هوشیار، باهوش