مهمان بیرونخوابsleep-outواژههای مصوب فرهنگستانمهمانی که اتاقی را در مهمانخانه گرفته، اما در آن نخوابیده است متـ . بیرونخواب
بورانburan, purga, burgaواژههای مصوب فرهنگستانباد قوی شمالشرقی در روسیه و آسیای مرکزی متـ . سپیدبوران white buran
خواب نازلغتنامه دهخداخواب ناز. [ خوا / خا ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خواب نوشین . خواب شیرین . خواب خوش . خواب راحت . خواب آرام .
مهمان بیرونخوابsleep-outواژههای مصوب فرهنگستانمهمانی که اتاقی را در مهمانخانه گرفته، اما در آن نخوابیده است متـ . بیرونخواب