بیرکلیلغتنامه دهخدابیرکلی . [ ](اِخ ) (929-981) زین الدین محمدبن بیرعلی محیی الدین معروف به بیرکلی یا برکلی یا برکوی . از قصبه ٔ بانی کری از شاگردان محیی الدین معروف به اخی زاده و در زهد از ملازمان شیخ عبداﷲ قرمانی بیرامی و از
بریکلالغتنامه دهخدابریکلا. [ ب َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میانرود سفلای بخش نور شهرستان آمل . سکنه ٔ آن 130 تن . آب آن از رودخانه ٔ بریرود و محصول آن برنج و مختصر غلات و نیشکر است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 3).
برکللغتنامه دهخدابرکل . [ ب َ ک ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. سکنه 127 تن . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).