بیشرففرهنگ مترادف و متضاد۱. بیآبرو، بیحیثیت، بیعرض، بیعزت، بیشرافت ۲. بیناموس، نانجیب ≠ شریف ۳. پست، رذل
بشرفلغتنامه دهخدابشرف . [ ب ِ ش ِ رَ / ب َ ش ِ رِ ] (ع اِ) پیش در آمد در آواز یا موزیک . (دزی ج 1 ص 89). || چیزی که از پیش واقع شده یا از پیش خبر دهد. (دزی ج 1</spa
آدم بیشرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی آشغال، باجخور، لوطی، گردنکلفت، شرخر، لات، نامرد، قاتل، دیوانه
ده شیخ بشرولغتنامه دهخداده شیخ بشرو. [ دِه ْ ش َ / ش ِ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 171 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl" dir="ltr"
آدم بیشرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی آشغال، باجخور، لوطی، گردنکلفت، شرخر، لات، نامرد، قاتل، دیوانه
آدم بیشرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی آشغال، باجخور، لوطی، گردنکلفت، شرخر، لات، نامرد، قاتل، دیوانه