بیشافزاییoverrecruitment,hyperrecruitmentواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بدافزایی که در آن بلندی در گوش نابهنجار (abnormal ear) نهتنها به گوش بهنجار (normal ear) میرسد، بلکه از آن پیشی میگیرد
نهشتهافزایی ساحلbeach replenishment, beach nourishmentواژههای مصوب فرهنگستاناضافه شدن رسوبات ساحلی به منطقهای که مصالح خود را از دست داده است
بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق
بازbase 1واژههای مصوب فرهنگستانهر مادۀ شیمیایی اعم از یونی یا مولکولی که بتواند از جسم دیگری پروتون بپذیرد
باز سختhard baseواژههای مصوب فرهنگستانیک باز لوِیس یا دهندۀ الکترون که قطبشپذیری بالا و الکتروکشانی پایین دارد و بهآسانی اکسید میشود و دارای اوربیتالهای خالی یا پایینتر از سطح تراز عادی است
جفتبازbase pairواژههای مصوب فرهنگستاندو باز آدنین و تیمیدین یا گوانین و سیتوزین در دِنا یا آدینین و یوراسیل در رِنای دورشتهای، که با پیوندهای هیدروژنی به هم متصلاند
مرزگستریboundary spanningواژههای مصوب فرهنگستانفرایند گسترش اطلاعات میان گروههای اجتماعی که به همافزایی دانش میانجامد