خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیش خوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
overirrigation
بیشآبیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] آبیاری بیش از مقدار مورد نیاز گیاه
-
over spray, drift
بیشافشاند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] آن مقدار از بخش جامد مادۀ پوششی افشاندهشدهای که به جای سطح مورد نظر به سطوح مجاور چسبیده باشد
-
surcharge
بیشبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بار هیدرولیکی یا آلی به میزانی فراتر از حد تعیینشده یا بالاتر از استاندارد طراحی یک سامانه
-
overdominance, heterozygote advantage
بیشبارزیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] وضعیتی که در آن ارزش ژننمودی در حالت ناجورتخمی بیش از حالت جورتخمی است متـ . اَبَربارزیت superdominance
-
overcut/overcutting, overfelling
بیشبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برداشت چوب بیش از مقدار مجاز
-
deep bite, closed-bite malocclusion, closed bite
بیشبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن همپوشانی عمودی دندانهای قدامی در حالت بَرهمایی مرکزی زیاد است متـ . روبَست عمیق deep overbite همپوشانی عمودی عمیق deep vertical overlap
-
overcure
بیشپختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] حالتی ناشی از پخت مجدد نمونه یا قرار گرفتن آن در دمای خیلی زیاد یا دمای مناسب اما طولانیمدت، که به کاهش مقاومت محصول در برابر پیرشدگی منجر میشود
-
hypertrophic
بیشپرورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دارای بیشپروردگی یا مربوط به آن
-
hypertrophy, hypertrophia
بیشپروردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] رشد بیشازحد یاختهها در نتیجۀ تغذیۀ زیاد
-
overcoverage
بیشپوشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] وجود اعضایی در جامعۀ چارچوب که در جامعۀ هدف نباشند
-
overfill
بیشپوشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] وضعیتی که در آن نشانک/ سیگنال نوری ارسالشده از منبع، سطح بزرگتری از هستۀ بافۀ نوری/ کابل نوری را میپوشاند
-
hypersensitivity
بیشحساسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] واکنش گیاه میزبان به حملۀ عامل بیماری که در آن یاختههای مورد حمله کاملاً میمیرند و مانع گسترش بیشتر بیماری میشوند
-
anaphylaxis, anaphylactic shock
بیشدفاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] افزایش ناگهانی حساسیت براثر قرار گرفتن در معرض یک پادگن خاص که عموماً با واکنشهای شدید همراه است و جان فرد را به خطر میاندازد
-
hypermetabolism
بیشدگرگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی که در آن تجزیۀ پروتئین و میزان دفع نیتروژن بیمار بیش از حد طبیعی است
-
overblowing
بیشدَمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرایندی در نواختن سازهای بادی که در آن با افزایش شدت دمیدن، منطقۀ صوتی بالاتر حاصل میشود و بسامد پایگی نتِ درحالاجرا به بسامدِ هارمونیکهای (harmonics) بالاتر میرسد