بینهبَریlogging 1, harvestingواژههای مصوب فرهنگستانقطع و حمل قطعاتی از درختان جنگلی بهصورت الوار یا گِردهبینه
بینهبَری نیمهمعلقhigh-lead logging, high-lead cable loggingواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای بینهبَری که در آن تنۀ درختان یا گِردهبینهها بهوسیلۀ بافههای هدایتشونده حمل میشوند و ممکن است در قسمتی از مسیر حمل در هوا معلق شوند
بینهبَری هواییaerial loggingواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای بینهبَری که بهکمک وسایل نقلیۀ هوایی مانند بالگَرد یا بالون و بدون تماس با زمین صورت میگیرد
بینهبَریlogging 1, harvestingواژههای مصوب فرهنگستانقطع و حمل قطعاتی از درختان جنگلی بهصورت الوار یا گِردهبینه
بینهبَریlogging 1, harvestingواژههای مصوب فرهنگستانقطع و حمل قطعاتی از درختان جنگلی بهصورت الوار یا گِردهبینه
مسئول واحد بینهبَریside rodواژههای مصوب فرهنگستانفردی که مسئولیت اداره واحد بینهبری را بر عهده دارد