بیتأثیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ثیری، بیاثری، بطالت، بیهودگی غرور بیجا بیفایده بودن فرد بیهوده، آدم بیخاصیت: برگ چغندر، مترسک امر محال
بیاثریneutralismواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن دو گونه، بیآنکه تأثیری بر هم بگذارند، در کنار هم زندگی میکنند
گیاه روزخنثیneutral-day plant, day-neutral plantواژههای مصوب فرهنگستانگیاهی که مدت تابش آفتاب تأثیری بر گلدهی آن ندارد
باستانشناسی انتقادیcritical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نظری به باستانشناسی مبتنی بر این فرض که باستانشناسان تأثیری عملی بر جامعۀ خود دارند
آسیب حریقfire damageواژههای مصوب فرهنگستانتأثیری که حریق بر کاربری زمین وارد میکند و ازنظر مدیریت جنگل ویرانگر محسوب میشود