بیحرکتی 1akinesiaواژههای مصوب فرهنگستان1. نبود یا ضعف تسلط بر حرکت ماهیچههای ارادی 2. فلج موقت یک ماهیچه براثر تزریق داروی بیحسی
بی حرکتدیکشنری فارسی به انگلیسیfixed, immobile, immovable, steady, still, motionless, quiet, set, stationary