خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی اصل و نسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بی اصل و نسب
فرهنگ گنجواژه
فرومایه.
-
بی اصل و نسب
فرهنگ واژههای سره
بی ریشه
-
واژههای مشابه
-
بِي
فرهنگ واژگان قرآن
به من
-
بِی
لهجه و گویش دزفولی
عروس
-
بیِّ
لهجه و گویش گنابادی
biie در گویش گنابادی یعنی بیائید ، تشریف بیاوردید ، یک تعارف برای مهمان کردن کسی یا خانواده ای برای آمدن به خانه برای مهمانی یا آمدن به درون خانه است زمانی که دم در هستند.
-
بی-
دیکشنری فارسی به انگلیسی
free _
-
بی -
دیکشنری فارسی به انگلیسی
a-, ex-, in-, less _, minus, non-, tight
-
بی بی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] bibi ۱. مادربزرگ.۲. از ورقهای بازی با نقش یک زن بر روی آن.۳. [قدیمی] بانو.
-
بی بی
لهجه و گویش مازنی
bi bi ۱جده ۲مادر بزرگ مادری
-
بی بی
لهجه و گویش تهرانی
مادر بزرگ ،خانم محترم،سیده،عنوان زنان مقدس
-
بی بی
دیکشنری فارسی به عربی
سيدة , ملکة
-
بی بی جون،بی بی خانم
لهجه و گویش تهرانی
خطاب به مادر بزرگ یاخانم محترم،سیده
-
خاله بی بی
لغتنامه دهخدا
خاله بی بی . [ ل ِ ] (اِخ ) نام آشی است از آش های آرد که در آن برنج نیز کنند. (برهان قاطع) (آنندراج ). آشی که کمینه تر آشهاست . (شرفنامه ٔ منیری ) : خاله بی بی چو ترا میل طبیعت باشدعمه خاتون بنهد بهر تو طشتی بر بار. بسحاق اطعمه (از آنندراج ).نخواهم گ...
-
ده نوحاجی بی بی
لغتنامه دهخدا
ده نوحاجی بی بی . [ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت . واقع در 31هزارگزی جنوب خاوری سبزواران . دارای 198 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).