تائهلغتنامه دهخداتائه . [ ءِ ه ْ ] (ع ص ) از تیه ، متکبر.لاف زن . (منتهی الارب ). سرگشته . حیران . متحیر. شوریده عقل . || از توه ، هلاک شونده . (منتهی الارب ).
نوترینوی تاؤtau neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه تاؤ، نسل سوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد
تایهفرهنگ فارسی معین(یِ) [ ع . تائه ] (اِفا.) 1 - متکبر، لاف زن . 2 - سرگشته ، حیران . 3 - هلاک شونده .
ضاللغتنامه دهخداضال . [ ضال ل ] (ع ص ) گمراه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (دهار) (منتخب اللغات ). گمره . غوی . تائه . بیراه . (دهار). بیره . ج ، ضالون (مهذب الاسماء)، ضالین : بس ز نقش لفظهای مثنوی صورتش ضالست و هادی معنوی . مولوی .