توحیدیلغتنامه دهخداتوحیدی . [ ت َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن العباس الواسطی البغدادی . رجوع به علی بن محمدبن عباس توحیدی و ابوحیان توحیدی و ابن عباس در این لغت نامه و اسماءالمؤلفین ج 1 ص 684 شود.
ابوحیان توحیدیلغتنامه دهخداابوحیان توحیدی . [ اَ ح َی ْ یا ن ِ ت َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن عباس . اصلاً شیرازی یا نیشابوری یاواسطی یا بغدادی است . محب الدین بن النجار گوید: او صحیح العقیده بود و بعض دیگر نیز چنین گفته اند لیکن متأخرین او را بزندقه نسبت کنند، و ابن خلکان گوید اوبداعتقاد بود و مهلبی وزیر
علی توحیدیلغتنامه دهخداعلی توحیدی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) محمدبن عباس توحیدی ، مکنّی به ابوحیان .رجوع به ابوحیان توحیدی و علی (ابن محمد...) شود.
توادیلغتنامه دهخداتوادی . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تودیة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چوبی که بر پستان ناقه بندند چون کم شیر گردد تا شیر جمع شود. (آنندراج ). رجوع به تودیة شود.