تاراجگاهلغتنامه دهخداتاراجگاه . (اِمرکب ) جای غارت . (آنندراج ). جای تاراج : گوزن جوان را بیفکند شیربتاراجگاهش درآمد دلیر.نظامی (از آنندراج ).رجوع به تاراج شود.
تارجهلغتنامه دهخداتارجه . [ رُ ج َ ](اِخ ) طُرّاز. شهری است به اسپانیا (غرناطه ) (ایالت مالقه ) که 5000 تن سکنه و باغهای انگور بسیار نیکو دارد. تجارت آنجا مشروبات الکلی و میوه است و کارخانه های پارچه بافی دارد.
اَنگیرِ تَوَرزَهگویش بختیاریانگور تورزه (نوعى انگور به رنگ سفید ودانههاى درشت با پوستِ ضخیم و هستهدرشت).