تاسلغالغتنامه دهخداتاسلغا. [ س َ ] (معرب ، اِ) عینون . سلیس . کَحلی ̍. کَحلُوان . سنابلای . ماهی زهره . تاسلغه .
تاسلغةلغتنامه دهخداتاسلغة. [س َ غ َ ] (معرب ، اِ) گلوبولاریا الیپوم . (دزی ج 1 ص 138). رجوع به تاسلغا شود.
تاسلغةلغتنامه دهخداتاسلغة. [س َ غ َ ] (معرب ، اِ) گلوبولاریا الیپوم . (دزی ج 1 ص 138). رجوع به تاسلغا شود.