تامپرهلغتنامه دهخداتامپره . [ پ ِ رِ ] (اِخ ) شهری است به فنلاند در مغرب ناحیه ٔ دریاچه ها واقع است . کارخانه های نخ ریسی و 87000 تن سکنه دارد و نام قدیمی آن «تامرفورس » بود.
تامرهلغتنامه دهخداتامره . [ م َرْ رَ ] (اِخ ) ناحیتی است به عراق عرب که شعبه ای از نهروان از آنجا گذرد و آن را هم «تامره » نامند. (از نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی ج 3 ص 46 و 219). این نام بضبط یاقو
تامرهلغتنامه دهخداتامره . [ م َرْ رَ ] (اِخ ) یکی از دو شعبه ٔ آب نهروان به عراق عرب . رجوع به تامره و نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی ج 3 ص 46 و 219 شود. این نام بضبط یاقوت «تامرا» است . رجوع بدان کل
تأمریلغتنامه دهخداتأمری . [ ت َءْ م ُ ری ی ] (ع اِ) (از «أم ر») تاموری . تؤمری . کسی . احدی .(منتهی الارب ). مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ). و بدین معنی رجوع به تامور و تأمور شود.
طوماریلغتنامه دهخداطوماری . (اِخ ) عیسی بن محمدبن احمدبن عمربن عبدالملک بن عبدالعزیربن جریج ، مکنی به ابوعلی (262 - 360 هَ . ق .). اهل بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی دریافت به طوماری مشهور گشت . وی از ثعلب و مبرد
باخلغتنامه دهخداباخ . (اِخ ) یوهان سباستین (1685 - 1750). باخ ، نام خانواده ای آلمانی است که در هنر موسیقی شهرت بسزائی داشتند و مشهورترین آنان یوهان سباستین میباشد که آثار موسیقی مذهبی او مورد توجه اهل فن است . وی بسال <span