تانالغتنامه دهخداتانا. (اِخ ) رودی به «لاپونی » که فنلاند را از نروژ جدا سازد و به اقیانوس منجمد شمالی می ریزد و درازی آن در حدود 402 هزار گز است .
تانالغتنامه دهخداتانا. (اِخ ) عباس اقبال در تاریخ مغول بندری را به نام تانا ذکر می کند:... مخصوصاً در دو محل «تانا» یعنی بندر آزف و بوسفور نیز صاحب تأسیسات تجارتی شدند... (ص 568). رجوع به ص 569 همان کتاب شود. با صراحتی که در
ثانیاًلغتنامه دهخداثانیاً. [ یَن ْ ] (ع ق ) دوم بار. || باز. || دیگر. || بار دیگر. ددیگر. || دوباره . || سپس .