حتيدیکشنری عربی به فارسیزوج , تا , تااينکه , تاانکه , تاوقتيکه , کشت کردن , زراعت کردن , زمين را کاشتن , دخل پول , کشو , دخل دکان , قلک , يخرفت , وقتي که , تا وقتي که
مَافرهنگ واژگان قرآننيست ، نه (مانند:مَا هَـٰذَا بَشَراً:این بشر نیست)- با همه ي (مانند :ضَاقَتْ عَلَيْکُمُ ﭐلْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ :زمین با همه ی فراخیش بر آنان تنگ شد) - تا وقتيكه (مانند:وَأَوْصَانِي بِـﭑلصَّلَوٰةِ وَﭐلزَّکَوٰةِ مَا دُمْتُ حَيّاً :مرا سفارش کرده به نماز و زکات تاوقتیکه زنده ام، فَمَا ﭐسْتَقَامُواْ ل