لغتنامه دهخدا
تباشیر صبح . [ ت َ رِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اول آن . (قطر المحیط). اول روشنائی بامداد.(دهار). کنایه از سفیدی اول صبح باشد. (برهان ). کنایه از سفیدی صبح صادق . (انجمن آرا). سفیدی اول صبح . (ناظم الاطباء). روشنی اول صبح . (فرهنگ رشیدی ). اول صبح و سپیده ٔ آن ، در این ص