لغتنامه دهخدا
تبین . [ ت َ ب َی ْ ی ُ ] (ع مص ) بجای آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || پیدا و آشکار کردن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب )(از ناظم الاطباء). پیدا کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || هویدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیدا و آشکار گردیدن . (ا