سنتگرافرهنگ مترادف و متضاد۱. سنتی ۲. سنتخواه، سنتپرست، سنتطلب ≠ سنتشکن ۳. متحجر، واپسگرا ≠ پیشرو، متجدد، تجددطلب ۴. محافظهکار ≠ رادیکال ۵. کهنهگرا، کهنه ≠ نوگرا
خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ، امر کهنه، [◄ منسوخ، فراموششده 506] آدم کهنهپرست، مرتجع، آدمخلاف زمانه، متعصب مترقی، تجددطلب، بدعتگذار، روشنفکر [◄ اندیشنده 449] فوقمدرن
تاگورلغتنامه دهخداتاگور. [ گوُ ] (اِخ ) سر رابیندرانات . شاعر و نویسنده ٔ هندی که در ششم ماه مه 1861 م . مطابق سال 1278 هَ . ق . در کلکته از یک خانواده ٔ شاهی متولد شد. وی جوانترین فرزند «ماهاراشی دیون درانات » و نوه ٔ شاهزاده
مصدقلغتنامه دهخدامصدق . [ م ُ ص َدْ دِ ] (اِخ ) دکتر محمد (اردیبهشت 1258 هَ . ش .- یکشنبه 14 اسفند 1345 هَ . ش .). پدرش میرزا هدایت اﷲ وزیر دفتر استیفاء دوران ناصری و از مردان تجددطلب و پیرو