تجهیللغتنامه دهخداتجهیل . [ ت َ ] (ع مص ) به جهل منسوب کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). به نادانی منسوب کردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
تجحیللغتنامه دهخداتجحیل . [ ت َ ] (ع مص ) بر زمین زدن کسی را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تزحللغتنامه دهخداتزحل . [ ت َ زَح ْ ح ُ ] (ع مص ) دور شدن از جای (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تزحیللغتنامه دهخداتزحیل . [ ت َ ] (ع مص ) دور گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تزعللغتنامه دهخداتزعل . [ ت َ زَع ْ ع ُ ] (ع مص ) شادمان شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تنشط. (اقرب الموارد) (المنجد). شاد شدن . (از متن اللغة).
اشراق اصفهانیلغتنامه دهخدااشراق اصفهانی . [ اِ ق ِ اِ ف َ ] (اِخ ) میرمحمدباقر معروف به میرداماد فرزند شمس الدین محمد. اصلاً از مردم استرآباد ولی موطنش اصفهان بود. علاوه بر مراتب علمی شعر نیز می سرود و اشراق تخلص میکرد. از عالمان معاصر شاه عباس ماضی بود. وفاتش بسال 1040</spa